«اگر سید حسین در کلاس باشد، ما به کلاس نمی آییم.»
89/10/13 8:25 ع
کنفرانس در دانشگاه
مطالعات وسیع سید حسین علم الهدی و یادداشت برداری کتاب های تاریخی ، سبب شده بود که
او دیدگاهی عمیق در تاریخ داشته باشد و به همین جهت ، هر گاه استادان دانشگاه سخنی از
مورخین غربی نقل می کردند ، بلافاصله سید حسین دیدگاه خود را مطرح می کردو پیرامون
موضوعات مختلف تاریخی ، کنفرانس می داد.
سید حسین با استادانی که برداشت صحیح از تاریخ اسلام نداشتند ، همواره بحث و گفت و گو می
کرد؛ به طوریکه بعضی از استادان گفته بودند : اگر سید حسین در کلاس باشد، ما به کلاس نمی
آییم.
برگرفته از کتاب لحظه های آشنا "خاطرات شهید حسین علم الهدی"
«چقدر فرق است بین کسانی مانند حاج حسین خرازی و بنی صدر»
89/10/13 8:25 ع
چقدر فرق است بین کسانی مانند حاج حسین خرازی و بنی صدر
اولی همه ی خوبی ها را در عشق به اهل بیت و گام نهادن در راه آنها می بیند وآن یکی به تنها
چیزی که فکر نمی کند اسلام ناب محمدی (ص) است .
معلوم بود که نمی شود این دو معجون را در یک جام جمع کرد. چون اولی خوردن ، خوابیدن و
جنگیدنش برای خدا ، ولحظه لحظه زندگی اش رنگ خدائی داشت و دومی انگار از دماغ فیل
افتاده ، یک دنیا افاده بود.
حاج حسین از اولین روزی که در خط شیر فرمانده شد ، همه ی وجودش وقف آزاد سازی آبادان
از محاصره بود.
نگهبانی ، گشت و شناسایی ، آموزش ، شلیک آرپی جی ، کندن کانال و نماز شب همه و همه در
این جهت بود، چون فرمان امام (ره) آزاد سازی آبادان از محاصره بود.
ما هم در صورتی می توانستیم عملیات کنیم که بنی صدر اجازه دهد.آنقدر رفتیم و آمدیم تا
بالاخره بنی صدر قبول کرد به دارخوئین بیاید و طرح عملیاتی ما را از نزدیک کنترل کند.
بنی صدر قیافه ی ویژه ای داشت، یک سبیل نازک پشت لب ، با صورتی تیغ زده که با چند
گارد محافظ تکمیل می شد.
آنها را بردیم ستاد فرماندهی که در دار خوئین بود. ستاد فرماندهی یک اتاق کوچک بود با دو
پتوی سیاه کف آن و البته نقشه ای قشنگ و رنگ و آبدار روی آن .
حاج حسین خیلی با ادب و احترام گزارش داد. " ما پاره ی تنمان که اسلام بود زیر دندان بنی
صدر بود و البته باید کوتاه می آمدیم و اگر لازم بود قربان صدقه اش می رفتیم"
حرف حسین تمام شده و نشده ، بنی صدر آنقدر زشت و توهین آمیز جواب داد که اصلا در حد و
قواره ی یک رئیس جمهور نبود.
آخر کلام به زبان بی زبانی گفت :
شما بچه اید ، سرتان نمی شود. حاج حسین همانطور نشسته بود و غمگین و ناراحت نگاه می
کرد.اصلا یک کلمه بی ادبی نکرد فقط به احترام حرف امام (ره)
" برگرفته از نرم افزار چند رسانه ای لبخند از حاج حسین خرازی"