«دفاع مقدس ...»
89/8/8 2:50 ع
«بسم الله الرحمن الرحیم»
جبهه یک مکتب بود ...
درس های آن : ایمان و تعبد و توکل و فداکاری ...
وامتحانش اخلاص و صبر ...
آنکس که مطیع ولایت بود ، همه جا و در همه حال وهر شرایطی ، خود را در حال انجام وظیفه اش می دید و همین احساس ، به او نشاط و تحرک و مقاومت می داد ...
ما در دفاع مقدس ، اگر جنگیدیم ، دستور دین بود ... اگر دست از جنگ کشیدیم ، فرمان مکتب را اطاعت کردیم ...
جنگ و صلحمان نه به خواهش دل و نه به خواست خود ، بلکه طبق حکم خدا و فتوای فقیه و تکلیف شرعی بود ...
فرمان از دین گرفتیم ، نه از دل ...
راه را بر مبنای عقل پیمودیم ، نه هوس
و خوشا به حال آنان که در بازار هستی ، کالای ایمان و حقیقت را خریداری کردند ...
و خوش به سعادت آنان که در بازار عمل ، مشتری و خریداری همچون خداوند داشتند ...
مجاهدان ، در دوران دفاع مقدس ، نه راه را گم کردند ، نه هدف را از یاد بردند ، نه انگیزه ها را از دست دادند ، نه پشت به خون شهدا کردند و نه عزت جهاد را با ذلت قعود عوض نمودند و در نهایت ، سربلندی آخرت را با آسایش دنیا مبادله نکردند ...
اکنون نیز ، مجاهدان واقعی اینچنین هستند ...
و امروز در سی امین سالروز آغاز دفاع مقدس و در بیست و دومین سالگرد پایان آن دوران طلایی و افتخار آمیز ، از خدای مجاهدان ، طلب توفیق شهادت می کنیم ...
رزق الهی بر سفره ی شهادت ، ارزانی شهدایمان باد ...
و ... میثاق ما با راه و روح شهیدان استوار ...
التماس دعا
اللهم عجل لولیک الفرج