«یزد»
89/8/21 12:48 ص
لهجه یزدی
بوز چسبید پاس مولوم پیل لاوانده تس زدم پچوخش کردم
قید بستم گال مولش زیر کولمبو اولانگونش کردم
این را میتونین بخونید مسلما که نه لهجه یزدی را اگر کسی جمع بکند افزون بر 10000 کلمه میشه
کسی هست با من همکاری کنه
تاریخچه یزد
تاریخچه شهر یزد، وضعیت جغرافیایی و کنونی شهر یزد، نام قدیمی شهر یزد و بانی آن،اماکن تاریخی
مقدمه
سخنی است بی پیرایه و پرصواب بر شهری مقدس به نام یزد، شهری باستانی و با فرهنگ و تمدن خاص خودش که از دیرباز قمستی از کویر را در بر دارد و اهیمت تاریخ آن بیشتر به خاطر قدمت و باستانی بودن آن است. هرچند سنن و آداب دیرینه خویش را با زمان خویش دنبال می نماید و با بی پیرایگی خاصی در نبرد با حوادث روزگار این مواریث را با خود همراه نموده و تا امروز پیشتاز و دنبال گر تمدنی با اصالت و باکره است.
.
تاریخچه
این شهر به استناد کتب تاریخی و نیز وضعیت شهرسازی آن مسلماً چندین هزار سال پیش از ظهور اسلام بر پا بوده و نزد زرتشتیان باستان شهر مقدس و زیارتگاه پارسیان سایر نقاط بوده است و مانند کعبه مسلمین اهمیت داشته است. آثار موجود نشان دهنده وسعت و آبادی این شهر درطول سلطنت امرای دیلمی تا عصر صفوی می باشد. بموجب همین اسناد تاریخی حصار بندی شهرستان و گسترش نخستین آن شهر، به دست شعبه ای از سلسله کاکویه انجام شده است. بعداً اتابکان محلی یزد با تصرفات مطلوب و علاقه مندی بسیار موجبات زینت و تزیینات شهر را فراهم ساخته اند چندانکه مدارس و مساجد در آن برپا گردید.
درعهد مظفر یزد مقر و مرکز اصلی حکومت آنان بود و آبادانی های متعدد در شهر پدید آمده است و در دوره تیموری هم در آبادی و گسترش شهر اقداماتی انجام شده است. پس از آن در دوران حکومت صفویه هم ابنیه و عماراتی بنا گردیده است که آثار آن هنوز بر جای مانده است و از دوران قاجار نیز بایستی از ایجاد کاروانسرا و آب انبارهایی که ایجاد کرده اند نام برد. نظری به مقاله «یادی از پدران سالخورده» که اخیراً در مجله هنر و مردم به چاپ رسیده است که مضمون آن حفاظت آثار کهن ایران زمین بود نگارنده را برآن داشت که در این زمینه یادداشتی را ارایه دهد که غرض معرفی آثار تاریخی این شهر و هشداری است به آنان که اخلال گرند در تجاوز به آثار باستانی.
وضعیت جغرافیایی و کنونی
این شهر در مشرق اصفهان و در جنوب کویر لوت با طول جغرافیایی 54 درجه و 24 دقیقه و به عرض جغرافیایی 31 درجه و 25 دقیقه در ارتفاع 1240 متر در مرکز ایران قرار گرفته و درحال حاضر به صورت استانداری در آمده است و یکی از غنی ترین شهرهای ایران است. سه طرف آن شرق و جنوب و شمال آن را کوههای اطراف احاطه کرده و از ضلع غربی باز می باشد که به جاده غربی اردکان و نایین و اصفهان و نیز به جاده کاشان می رسد و در جنوب بوسیله جاده تفت و ابرقو و شیراز و از جاده های شرقی به کرمان و استان زاهدان و نیز استان بنادر جنوب و از طریق جاده طبس به مشهد مقدس مربوط می شود و به واسطه همین راه ها یزد به صورت یک چهارراه اقتصادی درآمده است.
این شهر از قدیم دارای اصالتی خاص بوده و اکنون هم اصالت خود را حفظ کرده و آن گونه که در ازمنه پیش دارالعباده خوانده می شده حال نیز ادامه دهنده وضعیت گذشته خویش است. کوه های اطراف یزد از یک طرف تا کوه تفت و از سمت دیگر به کوه مهریز راه می یابد و این دو کوه از سلسله جبال شیرکوه که از کوههای معروف ایران است منشعب می گردد. فاصله تهران تا یزد 608 کیلومتر است و از دو راه تهران - قم - کاشان - نایین - یزد و تهران - قم - اصفهان - نایین یزد می توان با اتوبوس یا هواپیما و ترن این مسیر را طی نمود.
یزد امروز به صورت یک شهر توریستی مورد نظر مطلعین و کارشناسان و خاور شناسان قرار دارد و یکی از پایگاه های اقتصادی کشور است و به علت قرار گرفتن بر سر راه بندرعباس و جزایر خلیج فارس شهر یزد حالت صادرات و وارداتی پیدا کرده و وجود آثار با ارزش موجود در یزد باعث می شود لااقل یک روز مسافرین را در این محل نگه دارد و این امر بر اهمیت بیشتر این شهر می افزاید.
نام قدیمی
بانی شهر یزد
یزد در طول تاریخ به چندین نام تغییر یافته است. ابن بلخی در کتاب فارسنامه که در قرن ششم هجری تالیف شده نام اصلی یزد را «کثه» نامیده و احمد بن حسین بن علی کاتب نیز در قرن نهم در کتاب تاریخ یزد نام «کثه» را تایید نموده و عده ای از مورخین نیز بنای شهر یزد را به یزدگرد نسبت داده و نام شهر را مربوط به او میدانند چندانکه کاتب در تاریخ جدید یزد به این مطلب اشاره کرده است: … و بنایان در کار آمدند و اخترشناسان زیج برداشته و به طالع سنبله طرح عمارتی بینداختند و به کار مشغول شدند و چون شهر را به نام یزدان می ساختند آن را «یزدان گرد» نام نهاد و اسم او که شاپور بود به یزدگرد مشهور شد و این خطه به یزد مشهور گشت.
در این خصوص اقوال مختلفی است که نقل آن ها موجب کثرت کلام می شود و حاصل از کل روایات این قول اخیر مقرون به حقیقت است و مورد تایید سرپرس سایکس نیز می باشد و او نیز بانی شهر را یزدگرد اول دانسته است.
از نامهای قدیمی دیگر برای این بلد لقب دارالعباده و دارالسیاده نیز میباشد که گویا از جانب ملکشاه سلجوقی در دوران پیش از اسلام هم شهر مقدس زرتشتیان بوده لذا ملکشاه نیز به نام قبلی آن استناد جسته و آن را دارالعباده خوانده است.
جدیدترین روایتی که اخیراً راجع به نام قدیمی شهر یزد مورد سخن قرار گرفته نظر مرحوم حسن پیرنیا در کتاب تاریخ باستان جلد دوم است که ایشان نام قدیمی شهر یزد را ایساتیس یا فرافر ذکر کرده است. ایشان خود از اهالی نایین بوده و کاملاً به تاریخ یزد آگاهی داشته است و می گوید نام شهر یزد در قدیم ایساتیس یا فرافر بوده و در دوران سلطنت هخامنشیان به ولایات ایران منضم گشته است.
باتوجه به آثار به دست آمده و موجود در شهرستان مقدس یزد و آثاری که در نواحی فهرج به دست آمده و از آثار دوران نیولتیک در مجموعه ها بوده لذا قدمت این شهر در دوران پیش از تاریخ نیز محرز می شود که در دوران پیش از اسلام به ایساتیس معروف بوده است چه اینکه آثار مفرغی و سفالی و تپه هایی در این ناحیه است که وجود مردمان پیش از تاریخ را مسلم می سازد. نگاهی به آثار بر جای مانده این شهر قدیمی از جمله آثار برج و باروی شهر که مسلماً از نهصد تا هزار سال پیش در این ناحیه استوار باقی مانده است و نیز آثار بنا ها و مساجد گوناگون از جمله مسجد جامع کبیر یزد، مسجد میرچخماق، بقعه سیدرکن الدین، بقعه سید شمس الدین و صدها آب انبار و کاروانسرا و مسجد و مدرسه دیگر خود نموداری است از وانمودهای جمعی و سنتی نسل های پیشین ما که بنا به رسم فرهنگ و اندیشه های زمانی مستقلاً یا بطور مجموعه و جمعی مورد استفاده بوده و درحال حاضر از آنها استفاده می شود و می توان استحکام، زیبایی و قدرت مصالح معماری را متوجه شد.
نظریه مرقومات فوق چنین استنباط می گردد که اصولاً بنیان شهری به نام یزد یک رنسانس در دنیا قلمداد می شود چه اینکه استیل و مهارت در امر معماری یزد را باید از شاهکارهای هنری جهان دانست مخصوصاً پس از گذشت قرنها هنوز آثار بناهای گنبد خشی و مساجد و امامزاده ها و آب انبارها جلوه گاهی است جهت مشتاقان هنر و آنانکه هنر را در اصالت و رسالت می یابند. یزد اکنون با نمایاندن نمودارهای منحصر به فردش آیینه ایست از نماهای مختلف در بسیط این کره خاکی که شناخت آثار بدیع و مناظر جاودانه تاریخی اش میتواند رهنمودی بسوی تعالی در پیشبرد آگاهی به خصوصیات معماری این شهر بشود و نیز می توان با یادگارهای موجود در یزد از نقطه نظر جامعه شناسی و مردم شناسی به روحیات و خصوصیات افراد این شهر رسوخ نمود. چه اینکه هنوز هم با تداوم در مراسم و آداب قدیمی خویش این اصالت شهری و هنری را حفظ کرده اند و کوشش تمامی افراد این جامعه که در حکم یک ملت و مردم مرز و بومی هستند در حراست و پایدار نگاه داشتن آثار پراکنده در خارج و داخل کشور متضمن ابقاء آنهاست تا این میراث های کهن ایران باستان بیش از پیش حفظ شود و مورد نظر و دید مطلعین و مشتاقان هنر قرار گیرد.
یزد
یزد به نوعی مرکزی ترین استان ایران است و کاملا خشک و بیابانی است. معماری آن حایز اهمیت است که من اسمش را می گذارم معماری خشت و گل. بسیاری از بناهای تاریخی این شهر همچون گذشته حفظ شده اند. همانطور که گفتم از حضور در کویر و این منطقه از ایران خوشحالم و این خوشحالی وقتی بیشتر است که می بینم یزدی ها اهتمام ویژه ای در حفظ و نگهداری از آثار تاریخی شان به خرج داده اند. تقریبا در خیابان های اصلی این شهر هر پانصد متر ، یک یا دو تابلو وجود دارد که شما را به یک قسمت گردشگری هدایت می کند. در فرهنگنامه ویکی پدیا در مورد یزد می خوانیم: استان یزد از سرزمینهای تاریخی است که در میان ایالتهای قدیمی و بزرگ پارس، اصفهان، کرمان و خراسان قرار داشته است. آبادی نشینی در این منطقه از قدمت طولانی برخوردار است. این سرزمین از گذرگاههای مهم در ادوار تاریخی محسوب میشده است. این ناحیه در دوره هخامنشیان از راههای معتبر موسسه های راهداری، مراکز پستی و چاپاری برخوردار بوده است. راهداری در یزد قدیم چنان اهمیتی داشت که خاندان آل مظفر از منصب راهداری ناحیه میبد به پادشاهی رسیدند. با اینهمه این استان از درگیریها و جنگهای تاریخ کشور ایران تا حدودی ایمنی داشته است. صعبالعبور بودن راهها به همراه محدودیت منابع آبی مانع عمده تسخیر این منطقه توسط بعضی از حکومتهای بزرگ و کوچک حاشیه و پیرامون این منطقه در طول تاریخ بوده است. وجود آثاری از مهر و آناهیتا، ایساتیس و هخامنشی و زندان اسکندر و برج و بارو و کهن درهای بزرگ و عظیم و پناهگاههای متعدد و موبدان و سران ساسانی و ابنیه و یادگارهای بعد از اسلام نظیر مساجد و امامزادهها و مزارها نشانگر فرهنگ و تمدن قبل و بعد از دوره اسلامی بوده است. شهرهای یزد عبارتند از : یزد ، اردکان ، میبد ، بافق ، بهاباد ، تفت ، ابرکوه ، مهریز ، خاتم ، صدوق ، طبس اما مناطق گردشگری شهر یزد: آب انبار شش بادگیر- آتشکدهُ یزدان- امیر چخماق- باغ گلشن طبس- پیر سبز چک چک- خانه ی لاری ها- دخمه ی زرتشتیان- رباط ساغند- زندان اسکندر-سرو کهن ابرکوه- غار چهار طاقی- قلعه ی مروست- قلعه ی ندوشن- مسجد جامع کبیر یزد- مسجد شاه ولی- میدان و حمام خان - باغ دولت آباد. یزد یکی از معدود مناطقی در ایران است که هنوز زرتشتیان در آنجا زندگی می کنند شاید به همین دلیل است که در یزد من ترجیح دادم به دیدار اماکن زرتشتیان بروم. تصویر:Iran2006 pir-e-herisht 1.jpg معبد مقدس زرتشتیان، پیر هرشت اولین جایی که رفتم آتشکده زرتشتیان بود که گویا آتشی که در آنجا روشن است از معبد آناهیتا در هزار و پانصد سال پیش آورده شده است. خیلی جالب بود. نکته ای که در دیدار از آتشکده برایم جالب بود مقاله ای بود که در کنار آتشدان بر روی دیوار نصب شده بود. در آن زرتشتیان اشاره کرده بودند که توجه شان به آتش نه از پرستش آتش بلکه به خاطر پاکی آتش است. چند سال پیش که نظام درصدد برخورد با مساله آتشبازی چهارشنبه سوری بود ، صدای رهبری را در ماشین هایی با باند های سیار پخش می کردند که آتش پرستی کفر است وفلان و بهمان ! کاش ما روزنامه نگاران بجای خیلی از شلوغ کاری هایی که آخر سر هم نتیجه بخش نبود ، می رفتیم دنبال این که آیا آنها که آتش را مقدسی می پندارند ، آتش پرستند ؟ آیا من ِ ایرانی که برای رسوم گذشته از آتش می پرم گناه کرده ام ! باز که رفتم کانال چهار ( با عرض پوزش از همسر محترم ) به غیر از خانه لاری ها که قابل توجه است با رافونه به موزه آب هم رفتیم که خیلی جالب بود. در یک نمای جالب و تو در تو ، تلاش هزاران ساله مردمان این خاک در بدست آوردن آب به تصویر کشیده شده بود. آخرین جایی که در یزد دیدیم زندان اسکندر. گویا اسکندر در ادامه کشورگشایی هایش ، در این نقطه و از این بنا به عنوان زندان استفاده می کرده است. بنای جالبی است.