«تأثیر لقمه حرام بر فرزند»
89/8/7 3:27 ع
بی تردیدیکی از عوامل مؤثر در روح و جسم انسان تغذیه است ،تا آنجا که خداوند نیز سفارش به تغزیه حلال کرده است آنجا که می فرماید« فَلْیَنظُرِ الاِْنسَـنُ إِلَی طَعَامِهِ»(عبس/24)یعنی انسان هنگامی که می خواهد غذایی را بخورد ، ابتدا دقیقاً باید در آن بنگرد که چه چیزی را می خواهد بخورد ؟ آیا برای روح و جانش مفید است یا مضرّ ؟ حلال است یا حرام .. . و.. . در جای دیگر نیز می فرماید : «.. .کُلُوا مِنَ الطَّیِّبَـتِ وَ اعْمَلُوا صَــلِحًا... »(مؤمنون/51) از غذاهای پاکیزه بخورید و عمل صالح انجام دهید». برخی از مفسران معتقدند ذکر این دو (خوردن غذای پاک و انجام عمل صالح ) پشت سر یکدیگر دلیل بر وجود یک نوع ارتباط بین آن دو است و اشاره به این است که غذاهای مختلف آثار اخلاقی متفاوتی دارد ، غذای حلال و پاک ، روح را پاک می کند و سرچشمه عمل صالح می شود ، و غذای حرام و ناپاک روح و جان را تیره و زمینه اعمال ناصالح را فراهم می گرداند ; در مورد آثار وضعی تغذیه (حلال و حرام ) فرقی بین مسلمان و غیر مسلمان نیست .(1) علم و حکمت زاید از لقمه حلال *** عشق و رقت آید از لقمه حلال لقمه تخم است و برش اندیشه ها *** لقمه بحر و گوهرش اندیشه ها نباید از یاد ببریم که تأثیر لقمه حرام پدر و مادر در جسم و جان فرزند نیز بر اساس نظام علت و معلول و سبب و مسببی است،نه کیفر الهی. بنابراین فرزنددر این باره بی تقصیر و خداوند نیز منزه از ظلم است ، علت آن والدین و یا کسانی هستند که باعث آن شده اند ، و این بازتاب و اثر عمل آنان است و باید جوابگو باشند. البته باید توجه داشت که فرزندی تغذیه شده ازلقمه حرام،هرچند زمینه گناه و انحراف در او بیشتر از دیگران و اطاعت و بندگی برایش مشکل تر است ، ولی به هر حال باعث نمی شود تا اراده و اختیار از او گرفته شود ،لذا آن چه در سعادت و شقاوت او مهم و سرنوشت ساز است ، اراده و اختیار خود اوست و خداوند رحمان نیز برای این گونه افراد که به عللی گرفتار یک سری مشکلات ناخواسته شده اند ، پاداش و عوض خاصی قرار داده است ، که اگر به مقدار توان و اختیارشان وظایف خود را انجام دهند و گناه نکنند ، مشکلات و سختی های آنان به بهترین وجه جبران خواهد شد . برخی آثار زیانبار حرام خواری در روایات: 1 . حرام خوار مورد لعنت فرشتگان زمین و آسمان واقع می شود . 2 . تا چهل روز نماز و دعای او پذیرفته نمی شود . 3 . خداوند حج و عمره و صله رحم را از او نمی پذیرد . 4 . برکت از مالش می رود . 5 . وارد بهشت نمی شود و جسدش بر بهشت حرام می شود .(2) 6 . قرآن کریم نیز درباره اثر و چهره باطنی خوردن مال یتیم (که نوعی حرام خواری است ) می فرماید : «کسانی که اموال یتیمان را به ظلم و ستم می خورند ، (در حقیقت ) تنها آتش می خورند ، و بزودی در شعله های آتش (دوزخ ) می سوزند» (نساء/10)ادامه مطلب... |
«جایگاه دعا از نظر قرآن کریم»
89/8/7 3:27 ع
«دعا» یکی از ابزار ارتباطی بندگان با خداوند متعال است و در زمان اضطرار و عقیم ماندن تمام تلاش ها و کوشش ها انجام می گیرد و اگر با شرایط استجابت دعا همراه باشد ، حتماً اثر آن آشکار می شود; خداوند متعال می فرماید: «وَ?قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ إِنَّ الَّذِینَ یَسْتَکْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِی سَیَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ»(غافر/60) پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم ، کسانی که از عبادت من تکبر می ورزند ، به زودی با ذلت وارد دوزخ می شوند .» در این آیه شریفه ، به چند نکته اشاره شده است: 1 . «دعا» کردن ، محبوب الهی و خواست خداوند متعال است . 2 . «دعا» کردن با شرایط لازمش ، حتماً به اجابت می رسد . 3 . «دعا» کردن ، خود یک نوع عبادت است . دعا ، نوعی عبادت ، خضوع و بندگی در برابر خداوند متعال است و همانند عبادات دیگر ، اثر تربیتی و تکاملی بر انسان می گذارد . انسان به وسیله دعا ، شایستگی بیشتری برای درک فیض خداوند پیدا می کند; زیرا موهبتهای الهی ، برحسب استعدادها و لیاقتها تقسیم می شود ، هر قدر استعداد و شایستگی بیشتر باشد ، سهم بیشتری از آن مواهب نصیب انسان می گردد . امام صادق(ع)می فرماید: «نزد خداوند مقاماتی است که هیچ کس بدون دعا به آن نمی رسد»(1)وامام کاظم(ع) می فرماید: «دعا کنید; زیرا دعا و درخواست از خدای عزوجل،بلارا ردّ می کند.. .»(2) پس نتیجه می گیریم که دعا نوعی کسب قابلیت برای تحصیل سهم زیادتر از فیض بی پایان پروردگار است.البته دعایی به هدف اجابت می رسد که شرایط لازم در آن و «دعا کننده» و «مطلبی که مورد تقاضا است» وجود داشته باشد .(3) برخی شرایط استجابت دعا یا به تأخیر نیفتادن آن عبارتند از: 1 . رعایت خصوصیاتی به هنگام دعا کردن; از جمله: حمد خدا ، یاد نعمت او ، شکر او ، درود بر پیامبر(ص) ، یادآوری گناهان ، توبه .(4) 2 . اعمال صالح ناشی از ایمان; که محور اصلی پذیرش دعاست. (آل عمران/90 1- 194) 3 . شناخت خدا ، شستشوی قلب و دل ، جلب رضایت او و توجه کامل به هنگام دعا . 4 . مضطرّ بودن واقعی; حتی در حالت عادی . (نمل/ 62) 5 . دعا توأم با تضرع و مخفیانه بودن . (اعراف/55) 6 . اصرار در دعا ، نام بردن چیز مورد نظر ، در نظر گرفتن اوقات مخصوص ، گریه کردن ، هر چند کم باشد ، برای همه مؤمنان دعا کردن .(5) در این زمینه از مجموع آیات و روایات به چند نتیجه کلی می توان دست یافت: 1 . خداوند مهربان وعده داده است ، در صورتی که بنده اش چیزی از او بخواهد ، اجابت نماید و قطعاً خُلف وعده نمی کند: «وَ مَنْ أَوْفَی بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ» . (توبه/111) 2 . خداوند به اقتضاء سلطنت و قدرتی که بر قلب انسان دارد ، «وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ یَحُولُ بَیْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ»(انفال/24) و بدانید که خداوند بین شخص و دل او حایل می شود .» قادر است هرگونه تصرفی را بدون هیچ مانعی ، اِعمال نموده ، دعای بنده اش را اجابت نماید; امّا در عین حال ، اجابت ، مشروط است . 3 . هدف از دعا کردن یا صرفاً تقرب به درگاه الهی و یا برآورده شدن حوایج مادی و معنوی است . 4 . استجابت دعا ، دو حالت دارد: 1 . در اسرع وقت اجابت می شود; 2 . با تأخیر اجابت می شود . در این صورت نیز یا در دنیا و یا در آخرت است . تأخیر در دنیا ، زود هنگام و یا دیر هنگام است . صورت اول: در جایی است که ، تمامِ شرایط ، موجود و موانع ، مفقود باشد . صورت دوم: تأخیر در دنیا ، چه زود و چه دیر هنگام ، ممکن است به خاطر چند امر باشد: 1 . حکمت الهی که ما نمی دانیم: «وَءَاتَـیکُم مِّن کُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ»(ابراهیم/34) و قسمتی از آنچه از او خواسته بودید ، به شما داد .»; 2 . احتمال دارد سود آن چه بعداً اعطا می شود ، بیشتر از آنچه فعلا تقاضا شده است ، باشد.3 . تأخیر دعا تا آخرت ممکن است به خاطر اهتمام مؤمن به دینش باشد تا در صورت اجابت در دنیا دینش تباه نگردد; 4 . ممکن است به خاطر این باشد که خدا دوست دارد صدای بنده اش را بیشتر بشنود تا ثواب بیشتری به او بدهد; 6 . تأخیر ، چه در دنیا و چه در آخرت ، ممکن است به خاطر آزمایش باشد .(6)ادامه مطلب... |